در اين صفحه چندين شعر سياسى و اجتماعى خودم را به شما خوانندگان گرامى تقديم ميكنم.
پيمان
راه عرفانى حقت با دل آشنا كنم
كه با اون ناچيز كارم شكرتو به جا كنم
تو رو اى خوبتر از معناى خوب، ستايشى بهتر كنم
غافل از ياد عزيزت ميل به غفلت نكنم
با مهر كران تو آفريدى ايزدا هر چه كه هست
اى صاحب هستى،هستيم معجزه رحمت توست
يا اگر مانند موسى صاحب كلام بودم
سخن از عظمتت يا كرم و لطفت برآرم!
قلب مغلوب حقيرم را هدايت كن به آنجا
ساحلش از خاك پاك جنت و - نجات باشه
پى ايمان امينى كه دواى درد باشه.
دل شرمنده مو درياب و رهايش كن از اينجا
برسون باز منو به اوج نوران مصلا
نقشى از درگاه پاكت، كه درش باز به اينجا
باز دوباره با خجالت، سجده بر خاكت ميذارم!
|
دوست داشتم ميتونستم دين مو ادا كنم
دوست داشتم كه ميشد يه آن يه كارى بشه كرد
دوست داشتم حالا كه خوب بد و بد خوب شده
مددى پروردگارا تا كه حتى لحظه اى
اى كه در كتاب خلقت خط آگاهى زدى روز الست
نيست بودم و بودن من از حكم روانبخشى توست
اگر حتى در نهايت ذره ذره علم بودم
نميشد كه روى كاغذ شرح لايقى بيارم
مهريارا، روحمو بيش از اين شيفته مهر فرما
به همون درياى نورى كه روش سايه اى نباشه
ببرش به اون مكانى كه ميگن وادى ايمن
مهربان ايزد يكتا، حبس در زندان شرمم
اندرونم آتش و صورت من گنه نما شد
تا ببينم بار ديگر توى دستهاى ضعيفم
پى اون در رهايى صادقانه، مهربانم
|
(در وسط اين شعر ريتمش شكسته ميشود تا نمايانگر آن باشد كه هيچ چيزى جز خداوند متعال كامل نيست!)
بالا
(زمانى كه قلب يك انسان شاد است ميتواند كه حتى زشتترين شكل را زيبا حس كند و وقتى كه غمناك است، برعكس. مهمترين تصميمها در تاثير ديدگاههاى اصولى هستند و چه خوب بود كه اين ديدگاهها متكى بر عشق و گذشت و معرفت ميبودند!)
بالا
(گل لاله نشان شهيدان است و شهيدان همه كسانى هستند كه جان گرانبهايشان را در راه دفاع از عدالت از دست داده اند)
بالا
بالا